سارایوو. نوامبر 1992 است ، مادری دختر گریان خود را محکم در آغوش گرفته است اتوبوس به مقصد جمهوری چک منتظربقیه ایستاده است



. این عکس چند روز پیش توسط دیمیتری مسینیس ، عکاس یونانی در شبکه های اجتماعی منتشر شد ،
غافل از اینکه انتشار این عکس اتفاق غیرمنتطره ای را با خود به همراه خواهد داشت . یکی دو روز بعد ، یک نظر در زیر عکس ظاهر می شود : “این عکس من و مادر من است.”



دختر سه ساله گریان در عکس ، تقریباً سه دهه بعد ، خودش را شناخت. خبرنگار عکاس یونانی می گوید که او بلافاصله با ماشا 31 ساله از سارایوو که نگاهش در عکس به سمت پدرش است ، ارتباط برقرار کرده است ، و نمی دانست که که او برای آخرین بار به پدرش نگاه می کند
در آن زمان ، او با مادرش از طریق صلیب سرخ به جمهوری چک رفت و پدرش در سارایوو ماند. و پس از یک سال در همین شهر درگذشت.



دیمیتری که برای آژانس خبری مقدونیه (MIA) ، کار می کند 29 سال پیش هنگام گرفتن عکس این لحظه را به یاد می آورد او می گوید :”آن لحظه را به یاد می آورم.
پدرش آن موقع با من بود ، اما من از همه داستان خبر نداشتم. حالا ، وقتی با ماشا تماس گرفتم ، او به من گفت كه لال است ، ماشا آخرین بار پدرش را دیده است . “
ماشا خودش را در این عکس شناخت
فردای همان روز پس از صحبت با ماشا ، دیمیتری با دوست خود ، خبرنگار عکاسی از سارایوو که در سال 1992 با او همکاری کرد ، تماس گرفت و از او خواست یک عکس چاپ کند ، با مادر و دخترش ملاقات کند و به آنها بدهد.
اینگونه بود که عکس از نوامبر 1992 ، به صورت چاپ شده ، به دستان ماشا و مادرش رسید. این لحظه توسط عکاسی به نام آدمیر دمیری گرفته شده است.
ماشا می گوید : وجود این عکس نوعی احساس رهایی برای او به وجود آورد.
دیمیتری نیز می گوید :همه اینها بسیار احساسی است و وجود عکسی ، اکنون که آن را در دست دارد ، درد و رنج او را تسکین می دهد.”احتمالا به زودی با هم دیدار کنیم
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.