سقاخانه ای در اروپا کنار بازار چارسو در سارایوو
سخن گفتن از تاریخچه ی این کلمه و تعریف آن، به دلیل اینکه این واژه از سه زبان مختلف وارد زبان بوسنیایی شده، دشوار و سخت می باشد.
راحت ترین ترجمه و توضیح برای این واژه “چشمه ی عمومی خیریه” است.
با این حال، منشاء کلمه ی بوسنیایی سبیل، عبارت “فی سبیل الله” در آیات قرآن کریم می باشد که به معنی در راه خدا است.
“هر کار خیر و نیکی که انجام می دهید باید در راه خدا باشد.” از این عبارت می توان مشاهده کرد که کلمه ی سبیل به معنای راه و مسیر می باشد.
در زبان فارسی نیز از این کلمه ی عربی با همین معنا استفاده می شود.
با پذیرش اسلام توسط ترک ها (سلجوقیان) کلمه ی سبیل در آن زمان وارد زبان ترکی نیز شد،
اما در حال حاضر با اضافه شدن کلمه ی فارسی “خانه” به سبیل، عبارت “سبیلخانه” (سقاخانه) به وجود آمده است
که در زبان مشترک فارسی-عثمانی به معنای مکانی می باشد که در آن آب به رایگان در میان مردم توزیع می شود.
بنابر این کلمه ی عربی-عثمانی سبیل از عبارت قرآنی ذکر شده برای شکل گیری نام مکانی برای یک چشمه ی عمومی استفاده شده است.
این امر نشان دهنده ی این نکته می باشد که در نزد ترک های عثمانی هیج عملی با ارزش تر و والاتر از ایجاد یک سقاخانه ی عمومی جهت در اختیار قرار دادن آب نوشیدنی رایگان برای مردم نبوده است.
برای پاسخ به این سوال که آب چه جایگاهی در تمدن اسلامی دارد، می توان به قرآن کریم مراجعه کرد.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: “وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا” (او کسی است که انسان را از آب آفرید و سپس انسان را از دو شاخه نسب و سبب گسترش داد.)
بنابراین عبارت عثمانی “سبیلخانه” یک رابطه ی مستقیم و نزدیک با عبارت قرآنی “فی سبیل الله” دارد.
مسلمانان بوسنیایی در نهایت واژه ی سبیل را که عبارتی قرآنی است اما با همان مفهوم سبیلخانه که به معنای چشمه ی عمومی خیریه می باشد، برای استفاده در زبانشان انتخاب کردند.
سقاخانه ی باشچارشیا تنها سبیل موجود در شهر سارایوو بلکه کل کشور بوسنی و هرزگوین می باشد.
با این حال منابع متعددی به وجود سبیل های دیگر در سارایوو اشاره کرده اند.
“اولیا چلبی” کاشف و جهانگرد معروف اهل عثمانی در سفرنامه ی خود که با عنوان “سیاحتنامه” نوشته شده، به وجود 300 سبیل در سارایوو اشاره کرده است.
اما این اعداد و ارقام باید به صورت علمی و تخصصی مورد بررسی قرار گیرد
چرا که وی به خاطر تحت تاثیر قرار گرفتن زیبایی های سارایوو، در خیلی از موارد، در شمارش و تعداد اغراق کرده است.
با این حال، چلبی تعدادی از این سبیل ها را نام برده است از جمله: “فرهاد پاشا”، خسرو بیگ”، “مراد بیگ” و “غازی عیسی بیگ”
البته مشخص نیست که سبیل های اشاره شده در سیاحتنامه مانند سبیل باشچارشیا بوده و یا خیر
اما به نظر می رسد چلبی تمام چشمه ها، شیرهای آب مساجد و حرم ها را با عنوان سبیل حساب کرده است.
چرا که سبیل غازی خسرو بیگ یک آبنما می باشد و سبیل فرهاد پاشا نیز تنها یک چشمه است.
در مورد سبیل مراد بیگ هیچ منبع دیگری به آن اشاره نکرده است و از این رو “کاظم شعبانوویچ” نتیجه می گیرد که چلبی در این خصوص اشتباه کرده است.
در سیاحتنامه ی چلبی هیچ اشاره ای به سبیل باشچارشیا نشده است و دلیل آن هم این است
که چلبی در قرن هفدهم زیسته و سفرنامه ی خود را تنظیم کرده است درحالی که سبیل باشچارشیا در قرن هجدهم ساخته شده است.
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.